علاءالدین
چاترجی از وقتی‌که بچه بود به خاطر اسمش که شبیه به داستان افسانه‌ای بود مورد تمسخر قرار می‌گرفت. یکروز به‌طور اتفاقی چراغ جادو رو پیدا می کنه و جا پای اسم خودش میذاره و جن رو از چراغ جادو آزادمی کنه اما یه آدم شیطان‌صفت هم به دنبال چراغ جادو و قدرت اونه و…
پسران بد
دو دوست که هم‌زمان از کارشان اخراج می‌شوند درمانده و بیکار هستند ولی طی اتفاقاتی خنده‌دار و عجیب به اسکورت‌های مرد تبدیل می‌شوند که کار آن‌ها همراهی است و …
ماسک
داستان فیلم درباره‌ی یک کارمند ساده‌ی بانک است که در آپارتمانی زندگی می‌کند. داستان از آنجایی شروع می‌شود که او از زندگی کنونی خود خسته شده است و پشت سرهم بد می‌آورد. او بر روی یک پل به علت خراب شدن ماشینش توقف می‌کند و بر روی آب مردی معلق می‌بیند و برای کمک به کنار آب می‌رود. اما بعد از رسیدن متوجه می‌شود که آن مرد توده‌ای آشغال بیشتر نبوده و در همان موقع، ماسکی را پیدا می‌کند که…
چشم‌ها
داستان در مورد مردی است که با کارمندان بانک بدرفتاری می‌کند (آمیتاب باچان) و به همین دلیل از بانک اخراج می‌شود و درصدد این برمی‌آید که از بانک با استفاده از افراد کور دزدی کند …
شرک ۴
شرک احساس می‌کند که دیگر هیچ‌کس مثل سابق از او نمی‌ترسد و از زندگی روزمره، بچه‌داری و کارهای خسته کننده و تکراری خیلی ناراضی است. او با خبیث خرخره قرارداد می‌بندد تا درازای دادن یک روز از زندگی گذشته‌اش، یک روز همانند قدیم شود و احساس کند که یک دیو واقعی است و…
