رسوایی
داستان فیلم در سال ۱۹۴۵ و پیش از استقلال هند اتفاق می افتد، در یکی از شهرهای شمال هند به نام حسن آباد جریان دارد و در مورد زندگی ۶ کاراکتر مرموز است که همگی به دنبال عشق هستند. در طول فیلم، زندگی این ۶ نفر به هم بافته می شود اما اتفاقاتی می افتد که به خاطر فضای دوگانه شهر حسن آباد از هم جدا می شوند…
دفترچه خاطرات
کبیر افسر سابق ارتش است که برای تدریس به یکی از مدرسه های کشمیر که وضعیت بسیار ضعیفی دارد می رود و معلم آنجا می شود. اما داستان زمانی تغییر میکند که کبیر دفترچه معلم سابق مدرسه را پیدا میکند...
کدارنات
یک دختر ثروتمند هندو به نام موکو، به معبد تاریخی کیدارنات در کوه های اوتاراکند سفر می کند. او در آنجا با یک پسر مسلمان فروتن به نام منصور ملاقات می کند و در دام عشق او می افتد. با افزایش رابطه بین آنها در طول سفر، موکو و منصور با موانع زیادی از جمله عدم تایید خانوادگی و تضادهای دیگر مواجه می شوند. هنگامی که باران های ناگهانی سیلاب های اوتاراکند این منطقه را ویران می کند، این دو تلاش های زیادی برای زنده ماندن در برابر این فاجعه می کنند و آنرا آزمون نهایی عشق خود می دانند که ...
هرکسی میتونه
یک جوان خوش‌گذران که اسیر گذشته شده است تصمیم می‌گیرد که ازدواج کند، حال او با چالشی جدید در زندگی خود روبه‌رو شده است و می‌خواهد که…
خاطرات
پسری در آرزوی ازدواج با دختر موردعلاقه خود است، اما خانواده وی ناراضی هستند. عشق این دو را به کجا خواهد رساند؟
